آغوش خدا

آدمي در آغوش خدا غمي نداشت

پيش خدا حسرت هيچ بيش و كمي نداشت

دل از خدا بريد و در زمين نشست

صد بار عاشق شد و دلش شكست

به هر طرف نگاه كرد راهش بسته بود

يادش آمد يك روز دل خــــدا را شكسته بود

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد