طالع بيني ازدواج دختران مجرد...

عيد نوروزبعدي عروسيته و با اوني كه سالها منتظرش بودي ازدواج مي كني واسه ماه عسل،با كشتي شخصي داماد ميرين به يك ويلا توي يك جزيره زيبا در اسپانيا! اما كشتي وسط راه ميخوره به كوه يخ و غرق ميشه! شوهرت تو رو سوار يه تخته ميكنهو چون اون تخته تحمل وزن دوتاتون رو نداشته ، تخته رو ول ميكنه و تو آب يخميزنه و ميميره !تو هم برميگردي خونه بابات و تا آخر عمر شوهر گيرت نمياد!

به زودي با نويسنده محبوبت آشنا مي شوي و از تو خواستگاري مي كند. اما چند ماه بعد با بهانه هاي مختلف از ازدواج با تو منصرف مي شود. تو دليل اين عمل او را نمي فهمي، اما به زودي متوجه مي شوي رماني از او منتشر شده كه شخصيت هاي آنبسيار شبته تو و پدر و مادر و خواهر و برادر و فاميلهايت هستند و در مقدمهكتاب هم توضيح داده كه براي دستيابي به اين داستان واقعي، مجبور شده به دختري زشت پيشنهاد ازدواج بدهد.

انتظار بهپايان رسيد و بعد از سالها انتطار و فراز و نشيب و غم و غصه و اشك و نا اميدي، به زودي ازدواج مي كني و به خانه بخت مي روي، اما شب عروسي هنگام صرف شام برق مي رود و داماد فرار مي كند.

دوتا خواستگار سمج تا ۲ ماه آينده ميان خواستگاريت كه هر دو ديوانه وار عاشقتن ووقتي مي فهمن يك خواستگار ديگه داري با هم دعواشون ميشه و هر دو با ضرباتچاقو به قلب هم مي زنن و هر دو مي ميرن. و تو تا آخر عمرت مي موني خونه بابات!