براي خاطر ِ رنگ گندم...

براي خاطر ِ رنگ گندم...

شازده كوچولو* آنتوان دوسنت اگزوپري

نگاه كن آن جا آن گندمزار را ميبيني؟

براي من كه نان نمي خورم گندم چيز بي فايده يي است. اما تو موهات رنگ طلاست. پس وقتي اهليم كردي محشر مي شود! گندم كه طلايي رنگ است مرا به ياد تو مي اندازد و صداي باد را هم كه تو گندمزار مي پيچد دوست خواهم داشت...

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد