
نگاه كن به درخت
هزار شاخه، چو آغوش - باز كرده به شوق
كه آسمان را مانند جان به بر گيرد
ولي دريغ !
كه ابراز عشق را با او به صدهزار زبانش كه هست نتواند
خموش مي ماند
نگاه كن به پرنده، كه با هزار سرود
به روي شاخه، لب بام با هزار سرود
براي دوست براي آن كه نگاهش به اوست مي خواند
به رود مست نگه كن كه عاشق درياست
به شوق آن كه كند راز خود به ابراز
به عشق آن كه به آن بيكران بپيوندد
چگونه نعره زنان، مست، پيش مي راند.
به من نگاه كن اي جان،
چگونه در همه حال صبورتر ز درخت
گشوده دست به سويت، ز عشق سرشارم
پرنده وار به هر جا، به صدهزار سرود
ترانه خوان توام، با تو گرم گفتارم
به سوي كوي تو، درياي من! روان چون رود
نفس زنان همه در آرزوي ديدارم
دگر چگونه بگويم كه دوستت دارم
اگر تو نيز نداني، خداي مي داند!
فريدون مشيري
- شنبه ۲۱ آذر ۹۴ | ۱۶:۴۷ ۲۳۰ بازديد
- ۰ نظر
bvbvbv
دانلود آهنگ ميثم خراط و امير Z – شكست