داستانك/ مؤذن بد صدا!


مؤذني با صدايي بد اذان مي‌گفت. روزي يك يهودي براي او هديه اي آورد و گفت: اين هديه را از من بپذير. مؤذن با تعجب پرسيد: چرا؟ يهودي گفت: تو خدمت بزرگي به من كرده اي! مؤذن گفت: من؟! چه خدمتي به تو كرده‌ام! يهودي پاسخ داد: دختري دارم كه مدتي به اسلام تمايل پيدا كرده بود و از وقتي تو به اين شكل آمدي و اذان مي گويي، ديگر قيد مسلمان شدن را زده است.
منبع داستان‌هاي معنوي- ص ۴۰۵
برگرفته از كتاب داستان‌هاي موضوعي- ص ۲۸۶

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد