كجا با اين عجله!؟

سه تا مرد سوار تاكسي شدند، در را كه بستند، راننده فهميد از مواد روان گردان استفاده كردند، براي همين مي‌خواست زودتر از شر آن‌ها راحت شود، پس سريع خودرو را روشن كرد و بعد زود خاموش كرد و گفت: «مسافران عزيز رسيديم به مقصد..!» نفر اول پول مي‌دهد و پياده مي‌شود. مرد دوم نه تنها پول مي‌دهد بلكه تشكر هم مي‌كند! اما نفر سوم با عصبانيت تمام يك مشت محكم مي زند تو سر راننده! راننده مي‌پرسد: «چرا مي‌زني؟» طرف جواب مي‌دهد: «فكر كردي نفهميدم؟ اينو زدم كه درس عبرتي به شه واست از اين به بعد تند نري! داشتي همه رو به كشتن مي‌دادي!»

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد