شايد گاهي بايد آرام تر قدم برداريم

پسر جواب داد: «اگر آرام برويد حدود ده دقيقه كافي است. اما اگر با سرعت برويد نيم ساعت و يا شايد بيشتر.»

تاجر از اين تضاد در جواب پسر ناراحت شد و به او بد و بيراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند. اما پنجاه متر بيشتر نرفته بود كه چرخ ماشين به سنگي برخورد كرد و با تكان خوردن ماشين، همه محصول‌ها به زمين ريخت. تاجر وقت زيادي براي جمع كردن محصول ريخته شده صرف كرد و هنگامي كه خسته و كوفته به سمت خودرواش بر مي‌گشت ياد حرف‌هاي پسر افتاد و وقتي منظور او را فهميد بقيه راه را آرام و بااحتياط طي كرد.

شايد گاهي بايد آرام تر قدم برداريم تا به مقصد برسيم.

لابروير: «براي كسي كه آهسته و پيوسته راه مي‌رود، هيچ راهي دور نيست.»