شعر برف

موزيك

شعر برف

يادته اون روز برفي

وسط فصل زمستون

تو پريدي پشت شيشه

من زدم از خونه بيرون

يادته اشاره كردي

آدمك برفي بسازم

واسه ساختنش رو برفا

هرچي كه دارم ببازم

گوله گوله برف سرد و

روي همديگه مي چيدم

شاد و خندان بودم انگار

كه به آرزوم رسيدم

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد